این وبلاگ بچه هامه سارا و امیر...دوقولوها....من و بابای براشون مینویسیم همیشه تا وقتی بزرگ بشن بخوننش و لذت ببرن...انشالله زودتر ببینمشون...دلم براشون تنگ شده خیلییییییییییییییییی زیاد...الهی مامان و بابا فداتون بشن...
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
سلاااااااااااااااام نینیای نازم خوبید مامانی؟دلم براتون یه کوچولو شده به خدا...ببخشید مدتیه اصلا نیمام براتون بنویسم اخه رشتم رو عوض کردم و سرگرم پروژه هام هستم...ببخشید به خدا اصلا وقت ندارم...24 ساعته کار و کار و کار شده...شب و روز ندارم...وقتی هم که بیکار میشم با بابایی سرگرمم...خدا بگه چکارش نکنه...خیلی تنبل ده دیگه...اون که وقت داره ولی نمیاد براتون بنویسه...راستی بابایی یه مغازه دیگه هم باز کرد...حالا این روزا که ول کرده همه چیزو و چسبیده تهران اخه قراره بیاد پیش من اینجا...انشالله به سلامتی برسه...خوب مامان من فقط امدم ازتون معذت خواهی کنم که دیر امدم و حتما میگم به بابایی بیاد حالی ازتون بپرسه...البته من هر وقت به بابایی گفتم گفته چشم من همین امشب میام براشون مینویسم ولی خوب گفتم که خیلی تنبل شده برا همین نمیاد...انشالله من هفته بعد دانشگام تموم میشه و هر روز براتون مینویسم...تازه میخوام یه وبلاگ هم درست کنم که کارامو توش بزارم...و شما هم ببینید...خوب عزیزای مامانی من برم دیگه ساعت 10:30 شد ...ه عالمه هم کار دارم برا فردا...دووووووووووووووستتون دارم بینهایت....بابایی تو رو هم بیشتر از جونم دوست دارم...شبتون خوش...بای